زندگی دو نفره من و همسرم

عاشقانه های ما

زندگی دو نفره من و همسرم

عاشقانه های ما

20


به نظر من حامد خوش مسافرت ترین مردی ِ که دنیا به خودش دیده ... که توی سفر ... اونم سفر شمال ، یک همراه خوب که از قضا همسرت هم هست ... بهترین اتفاقات ممکن رو میسازه ...

از توقفای گاه و بی گاهمون توی جاده برای گرفتن عکس گرفته ... تا دویدنای من زیر بارون کنار جاده ، هم پا با سرعت کم ماشین حامد ... یا حتی رفتن تو آب دریا ، اونم دقیقا زمانی که طوفانیه ... یا ماهی هوس کردن من اونم به روش پخت آتیشی ، لب دریا ... یا خوندن حامد کنار همون آتیش ... تکیه دادن تو آغوشش ... نوازش دستش روی تنم ... بوسه های بی وقفه و نفس گیرش ... بوسه های بی وقفه و نفس گیرش ... بوسه های بی وقفه و نفس گیرش ..........

چشمام به زور باز میشن ... صداش کنار گوشمه ... دارم با خودم فکر میکنم آهنگی که داره میخونه رو قبلا کجا شنیدم ، مال کی بود ... سوالش مهلت نمیده فکر کنم ... با شیطنت میگه : خستگی راه رو گرفتی؟ ... و لباش مهلت نمیده جواب بدم ... و دستای مردونه اش ...مهلت نمیده تکون بخورم ...  :)

یک ساعتی میشه که لب دریا در حال ژست گرفتن و حامد و هم در حال عکس گرفتنه ... حالا من خسته شدم و حامد کوتاه نمیاد ... میگم : حالا این همه عکس میخوام چکار بسه دیگه ... میگه : میخوام هزارتا آلبوم از عکسات درست کنم که بعد به پسرام نشون بدم ببینن باباشون چه سلیقه ای داشته تو انتخاب همسر ... میخندم ... میگم : خب مگه پسرات قرار نیست منو ببینن؟ ... میگه : تا عقلشون مثل باباشون بشه تو پیر شدی ... ناراحت میشم ... از تصور پیر شدنم .. جلوتر میاد ... با لبخندی اطمینان بخش به چشمام نگاه میکنه ... یه دستش رو دور شونه ام حلقه میکنه و منو میکشه تو بغلش ... سرم رو میبوسه و کنار گوشم میگه : هزارسال هم بگذره تو برای من همون نورایی هستی که روز اول دیدم ، به همون زیبایی. حالا اینجا رو ببین ... به دستش که گوشی رو مقابلمون گرفته نگاه میکنم ... اصرارش برای خندیدنم بی فایده است ... با دستش لبام رو به دو طرف میکشه که مثلا شکل لبخند به خودش گرفته باشه ... و عکس سلفی من و حامد همراه با لبخند زورکی من و اخم مسخره ای که روی ابروهام نشسته ، همراه یک شعر زیبا از "زانیار برور" قاب میشه و روی دیوار اتاق خوابمون ... کنار خیلی از عکسای دیگه خاطره سفر زیبامون رو به رخ میکشه ...  :)

این شعر :

باید ماند 

و ثابت کرد

که با موی سپید هم

زیبایی :)

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

آهنگ "سربه راه" میثم ابراهیمی ... که الان موزیک وب هست ... همون آهنگیه که حامد زیر گوشم زمزمه میکرد ... :)

عشق ، مثه دیدن راه درست تو دوراهی

عشق ، مثه تو که تو تاریکی ها مث ماهی

عشق مث شوریه اشک رو لب

که قشنگه هراز گاهی