زندگی دو نفره من و همسرم

عاشقانه های ما

زندگی دو نفره من و همسرم

عاشقانه های ما

15


برخلاف حامد که دوست داره هر فیلمی رو یکبار ببینه و هیجان داشته باشه ، من عاشق اینم که یک فیلم رو چندبار ببینم ... بار اول برای رسیدن به پایانش و دفعات بعد، برای آنالیز کردن تک تک صحنه های فیلم ... مثل فیلم آواز قو که بعد از زن دوم ، رکورد زدم با دیدنش ... و هربار هم عاشقانه به صحنه آخرش که "دختره میگه : هیچ کس نتونست این عشق رو از ما بگیره،ولی تو داری اونو ازمون میگیری " نگاه میکنم ... دلم میگیره ... گاهی وقتا ما آدما با دست خودمون ، همه چیز رو خراب می کنیم ... 

با خنده به چهره در همم نگاه میکنه و میگه : حالا اخماتو باز کن خانمم بهت نمیاد ... عصبی میگم : آخه چرا باید به خودش جرات بده اون حرف رو بزنه؟؟ ... دستمو میگیره و میگه: نورا جان سکوت تو بهترین درس برای اون آدمه... با حرص میگم: ولی فردا که بیاد اونجا ، میدونم بهش چی بگم ... کاملا جدی میگه : نورا خوشم نمیاد با ارباب رجوع کل کل کنی ... با ناراحتی رومو ازش برمیگردونم ... گیره موهام رو باز میکنه .. آروم نوازششون میگنه ... و برام از گذشت و اهمیت ندادن به موضوعات پیش پا افتاده و حفظ خونسردی حرف میزنه .. چیزایی که ذره ای در من تاثیر نداره ... 

با تعجب به برگه توی دستم نگاه میکنم ... میخوام تازه شروع کنم به شکایت کردن که میگه : از الان تا خرداد میخونی، کنکور میدی، بعد هم پایان نامه ات رو شروع میکنی ... هنوز دارم توی ذهنم حلش میکنم ... همیشه آرزوم بود ادبیات بخونم ... و حالا حامد منو ثبت نام کرده بود که دوباره کنکور شرکت کنم و از اول بشینم بخونم برای دکترای ادبیات ...چقدر خوبه یک نفر باشه که کمک کنه به همه آرزوهات برسی ، عاشقتم حامدم ... چند ثانیه ای میشه که توی بغلشم ... و بعد از گفتم این جمله ام ، چند ثانیه ای هم لبای حامد مهمون لبام میشه

نظرات 1 + ارسال نظر
حسین جمعه 17 مهر 1394 ساعت 01:10 http://tanhaee2nafare.blogsky.com/

زندگیتون همیشه شاد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد