زندگی دو نفره من و همسرم

عاشقانه های ما

زندگی دو نفره من و همسرم

عاشقانه های ما

18


طبق روال همیشه روزهای بی حوصلگی ام ... می شینم پای لپ تاپ برای گوش دادن به آهنگایی که دوسشون دارم ... و البته یه مهمون ناخونده هم ضیافتم رو زیبا میکنه ... دونه های برفی که از پشت پنجره اتاق هم حتی زیبا هستن ... آلبوم "وقتی به تو فکر می کنم" امین حبیبی ، حالم رو خیلی خوب میکنه ... تک تک آهنگاش رو گوش میکنم ... حالا دیگه هوا تاریک شده و فقط نور لپ تاپم کمی اتاق رو روشن می کنه ... صدای در حال رو میشنوم ... توی اون 30 ثانیه ای که فاصله حال تا اتاق رو طی می کنه ، دیگه فرصت ندارم لپ تاپ رو خاموش کنم و خودم رو به خواب بزنم ... حالا دیگه تو چهارچوب دره ... خودمو لعنت میکنم که چرا باید آهنگ گوش میکردم ... چرا امین حبیبی... چرا دقیقا وقتی حامد هنوز ایستاده و منو نگاه میکنه باید ترک آخر آلبوم پخش شه :

دارم دق میکنم ... تحمل ندارم

دیگه خسته شدم ... دارم کم میارم

دلم تنگ شده و ... دیگه نا ندارم

همش فکر توام ..همش بی قرارم

دیگه اشکی برام نمونده ...که بخوام

برات گریه کنم ... فدای تو چشام

دلم داره واسه ... تو پرپر می زنه

تو رفتی و هنوز ... خیالت با منه

بدون تو کجا برم  کنار کی بشینم

تو چشمای کی خیره شم خودم رو توش ببینم

تو که نیستی به کی بگم چشاشو رو نبنده

به کی بگم یکم نازم کنه که بم نخنده

بدون تو با کی حرف بزنم دردت به جونم

تو این دنیا به عشق کی به شوق کی بمونم

به جون چشمات از تموم این زندگی سیرم

تو که نیستی همش آرزو می کنم بمیرم...

تو بغلشم ... دستاشو محکم دورم گرفته ... چشمام خیسه ... شونه حامد هم ... به هق هق میفتم ... وقتی دست میکشم رو صورتش و دستمم خیس میشه ... وقتی تو چشاش نگاه میکنم و یک دنیا دلتنگی میبینم ... وقتی احساس میکنم توی این سه چهار روز چقدر لاغر شده ... و وقتی آروم زیر گوشم میگه : به همون خدایی که میپرستی،بدون تو میمیرم نورا ... 

دیگه خوشحالم ... آرومم ... بازم دوباره زندگی برام رنگ زیبایی گرفته ... و باز هم از نظر من، آسمون بالای خونه من و حامد ... صورتیه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد